پ
به گزارش ایکنا، نشست تخصصی ـ بصیرتی استکبارستیزی براساس مبانی قرآن کریم صبح امروز چهارشنبه، ۱۲ آبان‌ماه با حضور حسن رحیم‌پورازغدی، عضو حقیقی شورای عالی انقلاب فرهنگی در محل سازمان دارالقرآن الکریم در آستانه سیزدهم آبان، سالروز مبارزه با استکبار جهانی برگزار شد. این نشست با حضور مدیران، اساتید، پیشکسوتان و جامعه قرآنی از جمله، حجت‌الاسلام‌والمسلمین مهدی اخوان‌صباغ، رئیس سازمان دارالقرآن کریم، محمدحسین حسنی و رئیس سازمان قرآنی دانشگاهیان کشور در سالن اجتماعات سازمان دارالقرآن الکریم برگزار شد.

رحیم‌پور ازغدی در این نشست، سخنانی را پیرامون موضوع استکبارستیزی براساس آیات و روایات مطرح کرد که مشروح آن به شرح زیر است:

امروز می‌خواهیم در محضر قرآن با مبانی قرآنی هرنوع حرکت ضد استکباری اعم از ضداستبدادی و ضداستعماری و هر کنش استکباری چه در ساحت شخصی و چه در ساحت خانواده و در ابعاد وسیع‌تر همچون یک شهر، سرزمین و یا کل کره زمین سخن بگوییم؛ چراکه منطق همه این‌ها یکی است و آن هم شورش انسان علیه انسان و تلاش برای سلطه انسان بر انسان‌های دیگر و طبقه‌ای بر طبقات دیگر است که همان تعبیر آیه قرآن است که می‌فرماید: «یُریدونَ عُلُوًّا فِی الأَرضِ وَلا فَسادًا».

ما یک قرآن بیشتر نداریم، اما دو یا چند نوع قرآن خواندن داریم. افراد بسیاری را داریم که به‌طور مناسکی اهل قرآن هستند، اما بسیاری از اصول قطعی قرآنی را متوجه نیستند. یا آگاهی نداریم و یا آگاهی داریم، اما باور نداریم و اگر باور داریم، التزام نداریم. قرآن خودش را معرفی می‌کند و می‌فرماید آنچه که ما نازل می‌کنیم، دو خصوصیت دارد. هرکجا که این دو خصوصیت نباشد؛ یعنی قرآن و حقیقت آن نیست. اولین مورد شفا و رحمت بودن قرآن است.

پس اگر ما، مسلمین، خداباوران و تقدیس‌کنندگان قرآن در جایی زندگی می‌کنیم که از بسیاری از بیماری‌های روحی، عقلی و اخلاقی، شفا پیدا نکردیم، معلوم می‌شود با قرآن محشور نیسیتم، چراکه قرآن شفاست. هرجا که قرآن است، اما شفا نیست یعنی قرآن نیست. این تأکید خود قرآن است و می‌فرماید که در این مورد شک نکنید و این یعنی احتمال دومی وجود ندارد. هرجا رحمت نیست و عذاب است، هرجا بیماری‌های روحی، اخلاقی، اجتماعی و بی‌عدالتی، فساد و نکبت است قرآن می‌فرماید که بدون استثنا شک نکنید که قرآن در آنجا نیست.
ارسالی//نسبت قرآن با ظلم، شفا و رحمت/ قرآن اساسا یک کتاب ضد استکبار است
اگر در همه خانه‌های شما قرآن است، اما برای شما رحمتی نیاورده است، بدانید که قرآن در آنجا نیست. قرآن در نقطه مقابل ظلم است و اگر قرآنی می‌خوانید و حفظ می‌کنید که هیچ خسارتی به ظلم نمی‌زند، بدانید که قرآنی نخوانده‌اید. اگر هم قرآن می‌خوانید و مسابقات مختلفی را برای آن برگزار و ابداعات و کار‌های هنری فاخری را در این عرصه تولید می‌کنید، اما ظالم از ناحیه این قرآن شما احساس خطری نکند و خسارتی به آن نرسد بدانید که قرآن نخوانده‌اید، بلکه یک کار دیگر همچون سرود انجام داده‌اید یا صدای خوشی را شنیده‌اید که تنها از آن لذت برده‌اید.
گاهی اوقات قاری خوشخوانی قرآن را قرائت می‌کند و همه به وجد می‌آیند، اما زمانی که از مستمع سوال می‌کنیم که چه می‌گوید، پاسخ می‌دهند که به معنی توجهی نکرده‌ایم، بلکه از صدا لذت برده‌ایم. پیامبر(ص) فرمود روزی می‌رسد که مسلمانان قرآن را در گلویشان می‌چرخانند و انواع صدا‌های زیبا و خوش تولید می‌کنند، اما تنها با این صدا‌ها لذت می‌برند. این یعنی مناسک ظاهری، احترام به قرآن ظاهری، اما بی‌احترامی به قرآن باطناً و واقعی؛ لذا قرآن می‌فرماید «وَ لا یَزِیدُ الظَّالِمِینَ إِلَّا خَساراً».
قرآن و ظلم در یک خانه و اداره با هم نمی‌جوشند. اگر قرآن و دین طوری ارائه می‌شود که به ظالمین خسارت نمی‌زند و آن‌ها استقبال می‌کنند معلوم می‌شود که اصل قرآن مورد توجه نیست. قرآن آیه‌ای دارد که در آن از ساحت خودش دفاع می‌کند و می‌فرماید من نمی‌گذارم که با من بازی کنید؛ یعنی هم قرآن بخوانید و هم ظالمین از شما استقبال کنند. قرآنی که به ظلم و ظالم صدمه نمی‌زند قرآن نیست. قرآن هیچ خیری برای ظلم و ظالم ندارد و نباید داشته باشد. چراکه قرآن موضع ضدظلم دارد. اگر قرآن باشد و در کنارش ربا و ظلم و فساد هم باشد قرآن نیست.
اینکه تنها به متن قرآن توجه کنیم، موضوعی است که در واقع از این متون مقدس همه جای دنیا وجود دارد. در همه ادیان و کشور‌ها زیارتگاه و حرم وجود دارد، آن‌ها هم مانند ما نذر می‌کنند و برای خواسته‌هایشان اشک می‌ریزند. متن مقدس و مناسک را همه دارند، بحث این است که این متن مقدس نسبتش با ظلم، رحمت و شفای بیماری‌های فردی و اجتماعی چیست.
ما یک قرآن داریم، اما دو سبک قرآن خواندن داریم. سبک اول قرآنی که به ظالم خسارت نمی‌زند و برای مومنین رحمت نمی‌آورد. به این معنی که هم قرآن می‌خوانیم، هم یکدیگر را عذاب می‌دهیم؛ هم مذهبی هستیم و هم هزاران بیماری روحی و اخلاقی داریم و این قرآنی است که شفا نمی‌دهد؛‌ دوم قرآنی که شفا و رحمت است. لذا قرآنی که شفا ندهد، قرآن نیست. قرآنی که به ظالم خسارت نزند، قرآن نیست.امروز که صحبت از ۱۳ آبان است، چه دلیلی واضح‌تر از این روز برای ذکر ایام‌الله؛ در قرآن می‌فرماید «وَذَکِّرْهُمْ بِأَیَّامِ اللَّهِ»؛ روز‌های خاص خدا را به یادشان بیاور؛ همه روز‌ها متعلق به خداوند و روز خداست، اما این ایام‌الله رو‌زهای خاصی است که خداوند آشکارا پرد‌ها را کنار می‌زند و قدرت‌نمایی می‌کند. ۱۳ آبان ۱۳۴۳، آمریکا به شاه دستور می‌دهد و انگلستان و آمریکا امام خمینی(ره) را از ایران بیرون می‌کنند؛ ۱۳ آبان‌ماه ۱۳۵۷ بچه‌های مدرسه‌ای را در خیابان انقلاب روبه‌روی دانشگاه تهران به مسلسل می‌بندند.۱۳ آبان ۱۳۵۹ به نام امام و خط امام آمریکا را از ایران بیرون می‌کنند.

خدا می‌فرماید که اگر شما در میدان باشید، او هم به عهد و تعهداتش وفا می‌کند: «وَ مَنْ أَوْفى بِعَهْدِهِ مِنَ اللَّهِ»؛ چه کسی به اندازه خدا به تعهداتش بیشتر و بهتر عمل می‌کند؟ پس شما هم باید بر سر تعهدات خودتان بایستید. اگر شما مسیر توحید و عدالت را بروید، خدا هم پشتتان می‌ایستد و کنارتان است، «هُوَ مَعَکُمْ أَیْنَ مَا کُنتُمْ»؛ مهم نیست چه موقع و کجا، تنها کافی است شما با خدا باشد؛ خود او با شما خواهد بود و هیچ کجا تنها نخواهید ماند.

کل قدرت از آن خداست و هرچه که می‌خواهید دست خداست و بار‌ها می‌فرماید که من کافی هستم، اما برخی اوقات نه تنها به این اعتقاد نداریم، بلکه در برخی موارد می‌گوییم نه تنها کافی نیست، بلکه لازم هم نیست. هر آیه قرآن مبنایی برای یک پروژه عظیم فردی و اجتماعی است. لذا باید هر موقع آیات قرآن را قرائت می‌کنیم، یک تغییر و تعالی در زندگی ما ایجاد شود؛ اگر یقیین داریم که قرآن حتی یک کلمه، آیه، و حرف آن اضافی نیست، معنی‌اش این است که باید نسبت هر حرفش در زندگیمان معلوم شود.

زندگی هم ابعادی دارد که شامل فردی، اجتماعی، خانوادگی، سیاسی، اقتصادی، آموزشی و… دارد. انسان یک منشور چند بعدی است که از هر زاویه می‌توان به آن نگاه کرد و همه این‌ها نشان‌دهنده یک حقیقت است که همان انسان و هویت انسانی اوست. هر آیه‌ای از قرآن چند بعد دارد و همه‌جانبه است، برای اینکه انسان یک موجود چند بعدی و چند جانبه است. اگر بدون سوال و بدون درد به سراغ قرآن بروید، به‌گونه‌ای از آستان قرآن بیرون می‌آیید که چیزی درک نکرده‌اید، اما اگر با درد عینی و سوال به سراغ قرآن بروید مشاهده خواهید کرد که از هر آیه، ۱۰ معنی متفاوت خواهید فهمید. هر آیه جواب سوالاتی است و مربوط به مسئله‌ای خاص است.
قرآن اساساً یک کتاب ضد استکبار است. سوال می‌شود که قرآن با استکبار چه کاری دارد. پاسخ این است که کل قرآن ضد استکبار است؛ شما حتی یک آیه از قرآن نمی‌توانید پیدا کنید که برای مهار استکبار انسان نباشد؛ حتی آیه‌ای که از غسل و وضو می‌گوید. انبیا آمدند برای اینکه این روح استکباری را در انسان مهار کنند و عدالت نظام تکلیفی جامعه شود و فلسفه دین هم این است. وقتی می‌گویند برای تعلیم کتاب و حکمت آمده‌ایم، می‌خواهید انسان را از استکبار در برابر خدا و استکبار در برابر دیگر موجودات دور کند. وقتی می‌گوید هدف خلقت عبودیت است، عبودیت در واقع همان نفی استکبار است. نمی‌شود که هم عبد و هم مستکبر و تسلیم آن باشیم.
اگر شما در مسیر حق و توحید حرکت کنید و خودتان مستکبر نباشید و تسلیم هیچ مستکبری هم نشوید، خداوند ضامن و حمایت‌کننده شما خواهد بود و کاری می‌کند که همیشه پیروز شوید. اگر کسی بپرسد که ما با استکبار مشکلی نداریم، پاسخ می‌دهیم شما قرآن، روایات و منابع دین را نمی‌شناسید.
اگر با قرآن زنده مواجه شوید، قرآن هم به صورت زنده جواب شما را می‌دهد، اگر با قرآن مانند مرده‌ها مواجه شدید، قرآن هم مرده است. خدا هم دو گونه‌است خدای حی و خدای میت؛ خدای امام خمینی هم خدای زنده بود خدایی که خیلی‌ها این روز‌ها می‌گویند خدای مرده و بی‌روحی است که منشأ اثر نیست. خدایی که انبیا گفتند، قوی، عزیز، شکست‌ناپذیر، زنده، علیم و تواناست.
باید در چگونه قرآن خواندن دقت کنیم. توجه به حفظ، قرائت، صوت، لحن و امثال این‌ها بسیار خوب است، اما تمامی آن‌ها مقدمه‌ای است به سوی قرآن؛ قرآن باید در ذهن، گفتار و تصمیماتمان باشد، اما چنین چیزی نیست؛ لذا قرآن خواندن‌هایی که به ظالم خسارت نمی‌زند و شفا و رحمت نمی‌آورد، مانند مریضی است که به پزشک مراجعه کرده است، اما نسخه را تهیه نمی‌کند یا به آن عمل نمی‌کند. عمل به قرآن شفاست نه پرداختن به جلد و طرح و صوت آن.
کل قرآن برای مهار استکبار آمده است و جالب است که با ضعف هم مبارزه می‌کند. قرآن به ضعیف بودن و ظلم پذیری مبازه می‌کند و این منطق قرآن است که نه ظلم می‌کند و نه ظلم می‌پذیرد. یعنی نه استکبار می‌کنیم و نه تن به استکبار می‌دهیم و با هر استکبار و مستکبری مبارزه می‌کنیم. قرآن با تضعیف و تحقیر انسان مخالف است. پس انسان نه باید مستضعف و نه باید مستکبر باشد. مستکبر که شوید سقوط می‌کنید. آیات متعددی از قرآن مستقیما به مسئله استکبار در جامعه بشری مرتبط است.

 

 

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.